فصل اوّل
اسلام و انقلاب اسلامی
اهریمن: دیو، شیطان گسست: پاره شد.
حضور کلمات متضاد«صادق و کاذب» موجب آرایهی تضاد شده است.
معنی بیت: صبح واقعی طلوع کرد(امام آمد) و قدرت و شکوه صبح کاذب(رزیم شاهنشاهی) را در هم شکست و تار و پود دامِ شیطان(شاه پهلوی) را از هم گسست(نابودش کرد).
معاصر: همدوره، هم عصر ویژه: مخصوص
جلوه: رنگ و رو، زیبایی
خفقان: اضطراب، خفگی، دلمردگی
استبداد: خودسری، خودکامگی
پرتو: نور، روشنایی همّت: تلاش، کوشش
بیدادگری: ستمگری بیداد: ستم، ظلم
داد: انصاف، عدل. نمایان: آشکار، پدیدار
بنیاد: پایه، اساس، بنیان سامان: نظم و ترتیب
بنیادیترین: اساسیترین، اصلیترین.
مجاهد: مبارز، جنگجو عرصه: میدان. دوگانگی: تفرقه، پراکندگی. پیشوایی: رهبری، جلوداری. فرزانه: حکیم، دانا، دانشمند. رایحه: بویّ خوش
مشام: دماغ، بینی. دیار: سرزمین، جمعِ دار(خانه) تعالیم: آموزهها، آموزشها.
هویّت: چیستی. زایا: زنده، زاینده، پویا، پر نشاط. تکریم: بزرگ داشت.
قلمرو: سرزمین انسجام: وحدت، یکپارچگی. نسل: هر پانزده سال، یک نسل است.
منش: رفتار واقعه: رویداد، حادثه، اتّفاق حماسه: دلیری، شجاعت
درونمایه: محتوا، مضمون، اندیشه. آرمانها: آرزوهای جمعی.
گروه کلمات املایی ستایش و درس اوّل:
جلوهاي ويژه– فروپاشي نظام – انقلاب شورانگيز – خفقان و استبداد- عصرِ بيدادگري- قلمرو نثر- يأس و نا اميدي- عرصهي حقطلبي- دوگانگي جامعه- از ميان برخاستن- گذشت سدهها- خيزش و قيام- بنيانگذار فرزانه- رايحهي دلانگيز- واژهي مشام- سرچشمهي زايا- پاينده و استوار- طراوت و کرامت- آلوده و مسموم- مظاهر تمدّن- خنده و تمسخر- مصلح و نيکانديش- تصوير و ترسيم- ذهنيّت حاکم- صلاح و سعادت- زايا و نظاممند- لهجهها و گويشها- زبان معيار- نسل معاصر- ايثار و شهادت- بلوغ معنوي- درنگ و تأمّل- تباهي دوران- پرهيز از شکستهنويسي.
